فهرست مطالب
Journal of Kermanshah University of Medical Sciences
Volume:13 Issue: 1, 2009
- تاریخ انتشار: 1388/02/11
- تعداد عناوین: 13
-
-
صفحه 1زمینهتغییرات مورفولوژیک به دنبال تزریق داخل صفاقی داروهای اعتیادآور در مطالعات انسانی و حیوانی قبلی مشاهده شده است. در تحقیق حاضر تاثیر تزریق داخل صفاقی نیکوتین بر تغییرات مورفولوژیک نورون های هرمی شکل ناحیه CA1 هیپوکمپ مورد بررسی قرار گرفته است.روش هادر این تحقیق از موش های بزرگ آزمایشگاهی نر، نژادWistar با میانگین وزنی 250-220 گرم استفاده شد. حیوانات پس از دریافت نیکوتین (سه روز با دوز mg/kg 4/0 و سه روز با دوز mg/kg 5/1)، با تزریق داخل صفاقی کتامین (mg/kg70) بیهوش شده و مغز آن ها به روش ترانس کاردیاک با فرمالین 4 درصد و بافر فسفات 6 فیکس شد. پس از آن، پردازش بافتی برای رنگ آمیزی به روش گلژی انجام شد. برش های بافتی رنگ آمیزی شده با میکروسکوپ نوری و نرم افزار موتیک از نظر تغییرات بافتی مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش آماری t مستقل تجزیه و تحلیل شدند.یافته هانتایج تحقیق حاضر نشان داد که اندازه سلول های پیرامیدی موجود در ناحیه CA1 هیپوکمپ در گروه دریافت کننده نیکوتین نسبت به گروه شاهد کاهش چشم گیری یافته بود. این کاهش در تعداد سلول ها هم دیده شد. از سوی دیگر، زوائد و استطاله های سلول های پیرامیدی هم نسبت به گروه شاهد کاهش یافته بود. ولی در گروه آزمایش تعداد آستروسیت ها نسبت به گروه شاهد افزایش چشم گیری را نشان داد.
نتیجه گیریاز آزمایش های مذکور نتیجه می گیریم که تجویز نیکوتین می تواند به کاهش اندازه های سلول های پیرامیدی ناحیه CA1 هیپوکمپ منجر شود.
کلیدواژگان: نیکوتین، ناحیه CA1 هیپوکمپ، سلول های پیرامیدی، موش بزرگ آزمایشگاهی -
صفحه 10زمینهآنزیم فسفاتیدات فسفوهیدرولاز(PAP) تبدیل اسید فسفاتیدیک به دی آسیل گلیسرول و فسفات معدنی (Pi) را کاتالیز می کند. دو فرم مختلف از آنزیم PAP درسلول های کبدی موش صحرایی گزارش شده است، یکی PAP1 که در متابولیسم فسفولیپیدها وگلیسرولیپیدها دخالت دارد و شکل دیگر PAP2که در پدیده Signal transduction نقش دارد. متعاقبا اثبات شد PAP2 دارای دو ایزوفرم PAP2a و PAP2b می باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر عوامل دترجنتی توئین 80، لوبرول PX، CTAB و غیردترجنتی سوکروز، تره هالوز و آلبومین بر پایداری وفعالیت PAP2b می باشد.روش هاتعداد 14 سر موش های صحرایی نر از نژاد Wistar و در محدوده وزنی 250-200 گرمی مورد استفاده قرارگرفت. PAP2b از غشاء سلول های کبدی موش صحرایی با استفاده از n- اکتیل گلوکوزید محلول سازی و طی چندین مرحله کروماتوگرافی تخلیص گردید. SDS پلی اکریل آمید ژل الکتروفورز برای تعیین درجه خلوص، تعداد و وزن زیرواحدهای آنزیمی در ژل 10درصد به صورت ناپیوسته انجام گرفت. اثرسوکروز، تره هالوز و آلبومین برفعالیت PAP2b در غلظت های مختلف بررسی شد.یافته هاPAP2b تخلیص شده، فعالیت ویژه ای معادل mU/mg protein7350 داشت. الکتروفورز PAP2b تخلیص شده در حضور SDS یک نوار با وزن مولکولی 8/33 کیلو دالتون نشان داد. فعالیت آنزیم PAP2b با لوبرول PX و توئین 80 در غلظت mM3 تقریبا 3 برابر تحریک گردید و با CTAB در غلظت mM4-1 برابر تحریک شد. تره هالوز، سوکروز و آلبومین به ترتیب در غلظت های 3، 7 و 10 درصد در محیط سنجش بیشترین اثر پایدارکنندگی را برای آنزیم داشتند.
نتیجه گیریدترجنت های توئین 80، لوبرول PX و CTAB نیز قادر به تحریک فعالیت آنزیم PAP2b هستند. در صورت نیاز به پایدار نمودن آنزیم PAP2b به وسیله عوامل غیردترجنتی، استفاده از تره هالوز بهتر از سوکروز و آلبومین است. دترجنت غیریونی لوبرول PX نسبت به سایر دترجنت های یونی و غیر یونی توانایی بیشتری در فعال سازی آنزیم PAP2b نشان می دهد.
کلیدواژگان: فسفاتیدات فسفوهیدرولاز غشایی، دترجنت، سوکروز، تره هالوز، آلبومین -
صفحه 20زمینهنظر به اهمیت میکروب هلیکوباکترپیلوری در بیماری های گوارشی، رژیم بهینه برای ریشه کنی آن سال ها است که مورد بحث پژوهشگران است. در این تحقیق سعی شده تا کارآیی رژیم های سبک تر ریشه کنی و نیز اثر ریشه کنی بر علایم گوارشی بررسی شود.روش هامطالعه حاضر به روش کارآزمایی بالینی تصادفی موازی در 560 بیمار مبتلا به دیس پپسی در طی سال های 86-1385 در مرکز آموزشی-درمانی امام رضا وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه انجام گرفت. افرادی که طبق معیار Rome II دیس پپسی داشته و داوطلب آندوسکوپی بودند از لحاظ وجود میکروب هلیکوباکترپیلوری با روش اوره آز سریع و هیستولوژی بررسی شدند و علایم بالینی آن ها در پرسشنامه خاص ثبت گردید. بیمارانی که حامل میکروب بودند به صورت تصادفی در یکی از دو گروه دوز بالا یا معمول (امپرازول 20 میلی گرم + کلاریترومایسین 500 میلی گرم + آموکسی سیلین 1000 میلی گرم) و دوز پایین (امپرازول 20 میلی گرم + کلاریترومایسین 250 میلی گرم+ آموکسی سیلین 500 میلی گرم) هر 12 ساعت به مدت یک هفته تحت درمان قرار گرفتند. 4 هفته پس از اتمام درمان، میزان ریشه کنی و بهبود علایم به شرح سابق مورد بررسی قرار گرفت. عوارض دارویی نیز با استفاده از یک پرسشنامه ثبت گردیدند.
یافته هااز 560 بیمار مورد مطالعه میکروب هلیکوباکترپیلوری در 480 بیمار (7/85%) مثبت بود. همچنین کارآیی ریشه کنی دو رژیم برابر و در حد 5/87 درصد بود. ترش کردن قبل از شروع درمان به طور معناداری با عدم ریشه کنی در انتهای درمان مرتبط بود. گرچه افرادی که در ابتدا آلوده به هلیکوباکتر بودند به طور معناداری کم تر ترش می کردند، اما ریشه کنی به طور معناداری موجب تخفیف علایم از جمله ترش کردن و نیز احساس بهبودی بیماران به طور غیرمعناداری شد. عواض دارویی خفیف و زودگذر در 11 درصد افراد دوز معمول و 8 درصد دوز پایین مشاهده گردید ولی هیچ کدام منجر به قطع درمان نگردید.نتیجه گیریبراساس نتایج این تحقیق، میزان ریشه کنی و بهبود علایم در رژیم درمانی سه گانه دوز پایین و یک هفته ای، در منطقه ما برابر رژیم معمولی بوده و در حد قابل قبولی است. همچنین ریشه کنی ترش کردن را کم می کند. درمان هلیکوباکتر حتی اگر منجر به ریشه کنی نشود، علایم را بهبود خواهد داد.
-
صفحه 28زمینهاز آن جا که انتخاب اسپرم با محتوای کروماتین طبیعی برای تزریق مستقیم اسپرم به درون سیتوپلاسم تخمک (ICSI) دارای اهمیت وافری است، امروزه محققین در پی یافتن روش هایی نوین برای جداسازی اسپرمی با سلامت ساختار کروماتین و مورفولوژی مناسب می باشند. هدف از انجام این مطالعه کارایی روش جدید زتا، روش رایج سانتریفیوژ شیب غلظت Pure Sperm و نیز روش ترکیبی پیور-زتا (Zeta) از لحاظ جداسازی اسپرم با ساختار کروماتین طبیعی که با استفاده از روش های پراکندگی کروماتین اسپرم (SCD) و کرومومایسین(CMA3) A3 مورد ارزیابی قرار گیرد.روش هااین مطالعه در روی 28 بیمار مراجعه کننده به مرکز باروری و ناباروری اصفهان صورت گرفت. آنالیز معمول مایع منی طبق معیارهای WHO انجام شد. سپس نمونه مایع منی به چهار بخش شامل: گروه کنترل، اسپرم های جداسازی شده به روش زتا، اسپرم های جداسازی شده به روش سانتریفیوژ شیب غلظت (پیور) و اسپرم های جداسازی شده به روش پیور- زتا تقسیم گردید. سپس در روی هریک از گروه های مذکور، ارزیابی مورفولوژی اسپرم (رنگ آمیزی Diff Quick)، کمبود پروتامین (رنگ آمیزی CMA3) و فرگمنتاسیون DNA (با استفاده از آزمایش SCD) انجام گرفت. نتایج با آزمون آنوا بررسی و تحلیل شدند و 05/0 P<معنا دار در نظر گرفته شد.یافته هادرصد اسپرم های با کمبود پروتامین و نیز فرگمنتاسیون DNA در سه گروه اسپرم های جداسازی شده به روش زتا، پیور و پیور-زتا نسبت به گروه کنترل از لحاظ آماری کاهش معناداری یافته است (05/0P<). همچنین از لحاظ انتخاب اسپرم با مورفولوژی مناسب اختلاف معناداری بین اسپرم های انتخاب شده توسط روش پیور و نیز روش ترکیبی پیور-زتا نسبت به گروه کنترل مشاهده گردید (05/0P<). بین روش زتا، روش پیور و روش پیور- زتا تفاوت معناداری از لحاظ جداسازی اسپرم با مورفولوژی و محتوای پروتامین طبیعی و فرگمنتاسیون DNA وجود نداشت (05/0P>).نتیجه گیرینتایج نشان می دهد که هر دو روش پیور و زتا در جداسازی اسپرم با کیفیت مناسب از لحاظ مورفولوژی، محتوای پروتامین و سلامت DNA مؤثر بوده است، لیکن روش ترکیبی پیور- زتا تاثیر بیشتری را در جداسازی اسپرم با مورفولوژی، محتوای پروتامین و سلامت DNAنسبت به به کارگیری دو روش پیور و زتا به صورت انفرادی دارا می باشد.
کلیدواژگان: روش زتا، روش پیور، روش پیور، زتا، مورفولوژی اسپرم، کمبود پروتامین، فرگمنتاسیون DNA -
صفحه 39زمینهعدم رونویسی از ژن های سرکوب گر تومور و وابسته به تومور از جمله GSTP1 به واسطه متیلاسیون نواحی پروموتور حاوی CpG island، به عنوان مکانیسم مهم در طی سرطانی شدن مطرح می باشد. ژن GSTP1، آنزیم گلوتاتیون S – ترانسفراز Pi را کد می کند که در دفاع سلولی در مقابل آسیب اکسیداتیو و کارسینوژن های الکتروفیلی نقش دارد.روش هادر این تحقیق، برای دستیابی به بینشی در مورد نقش خاموشی اپی ژنتیکی GSTP1 در سرطان کلورکتال، متیلاسیون این ژن در نمونه خون (37=n)، بافت توموری و بافت سالم مجاور تومور (29=n) در بیماران مبتلا به سرطان کلورکتال و خون افراد سالم گروه شاهد (42=n) به وسیله PCR بعد از به کار بردن آنزیم محدودالاثر حساس به متیلاسیون ACCI مورد بررسی قرار گرفت.یافته هامتیلاسیون پروموتور GSTP1 به میزان 52/9، 81/10، 24/17 و 1/62 درصد به ترتیب در نمونه های خونی گروه کنترل و خون، بافت سالم مجاورتومور و بافت توموری گروه مورد، شناسایی شد. از نظر آماری، ارتباط معناداری بین متیلاسیون GSTP1 در بافت توموری و خطر سرطان کلورکتال در مقایسه با بافت سالم مجاور تومور به دست آمد(633/26-316/2=CI 95%؛ 86/7 = OR)، اما اختلاف معناداری در ارتباط با متیلاسیون این ژن بین نمونه های خونی گروه مورد و شاهد وجود نداشت (84/4-26/0= CI %95؛ 121/1 = OR).
نتیجه گیرییافته های مطالعه حاضر، پیشنهاد می کند که متیلاسیون پروموتور GSTP1 می تواند در بافت توموری کولون شناسایی شده و به عنوان یک ابزار تشخیصی برای کمک به شناسایی و درمان سرطان کلورکتال درآینده عمل نماید.
کلیدواژگان: ژن وابسته به تومور، متیلاسیون، CpG island، گلوتاتیون S، ترانسفراز، سرطان کلورکتال -
صفحه 46زمینهبین سطح آهن خون و بیماری های ایسکمیک قلب ارتباط مستقیمی مطرح شده است، که می تواند هم به دلیل اثر مستقیم آهن بر سلول های میوکارد و هم به طور غیرمستقیم ناشی از افزایش سطح لیپیدهای سرم باشد. حال چون که شیوع بالای آنمی فقرآهن منجر به استفاده گسترده از مکمل های آهن شده است و نیز افزایش لیپیدهای سرم عوارض مهم و متعددی را به همراه دارد، لذا این مطالعه به منظور بررسی سطح لیپیدهای سرم قبل و بعد ازمصرف مکمل های آهن انجام شده است.روش هادر این کارآزمایی بالینی 200 زن بیمار مبتلا به فقرآهن به مدت 3 ماه تحت درمان با مکمل های آهن قرار گرفته و بعد از یک و سه ماه سطح هموگلوبین، فریتین، آهن،TIBC و سطح سرمی لیپیدهای آن ها بررسی شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تی زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هانعداد 200 بیمار خانم وارد مطالعه شدند. سطح هموگلوبین فریتین و نسبت آهن بهTIBC به شکل معناداری افزایش یافت (001/0P<)، سطح کلسترول، HDL و LDL بدون ارتباط با سن و سطح هموگلوبین، فریتین و نسبت آهن به TIBC افزایش داشت(05/0P<). همچنین این افزایش در مورد TG نیز وجود داشت که افزایش با سطح فریتین، هموگلوبین و نسبت آهن به TIBC ارتباط نداشت، اما با سن ارتباط داشت.نتیجه گیریبا درمان فقر آهن با مکمل های آهن بعد از سه ماه سطح TG، CHOL، LDL و HDL بالاخواهد رفت.کلیدواژگان: فقرآهن، مکمل های آهن، لیپیدهای سرم
-
صفحه 55زمینهتوکسوپلاسموز یکی از بیماری های انگلی شایع دردنیا است، 40-10درصد افراد دارای عفونت مخفی هستند. در افرادی که تحت عمل پیوند کلیه قرار دارند به علت تضعیف سیستم ایمنی بدن در اثر فعال شدن عفونت نهفته در گیرندگان کلیه و یا کسب توکسوپلاسما از دهندگان به گیرندگان، بیماری توکسوپلاسموز تظاهر می نماید. در این مطالعه آنتی بادی های IgM و IgG ضد توکسوپلاسما در دهندگان قبل و گیرندگان قبل و بعد از عمل پیوند کلیه مورد ارزیابی قرار گرفت.روش هااین مطالعه به صورت نیمه تجربی انجام گرفت. از 50 بیمار دهنده و گیرنده قبل و بعداز یک ماه از عمل پیوند کلیه، نمونه سرمی تهیه گردید و سپس با روش آنزیمی آنتی بادی های IgM و IgG نمونه های سرمی با استفاده از کیت EIA و با دستگاه الیزا اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از متغیرهای میانگین انحراف معیار، خلاصه و با استفاده از آزمون T مقایسه گردیدند.
یافته هااز 50 سرم دهندگان قبل و گیرندگان قبل و بعد از عمل پیوند کلیه برای توکسوپلاسموز آزمایش به عمل آمد، 36 درصد دهندگان آنتی بادیIgG+ و 2 درصد نیز IgM+ داشتند، 52 درصد گیرندگان قبل از عمل آنتی بادی IgG+ و 2 درصد IgM+ داشتند، 54 درصد گیرندگان بعد از عمل آنتی بادی IgG+ و 6 درصد آن ها آنتی بادی IgM+ ضدتوکسوپلاسموز را در سرمشان نشان دادند. مقادیر آنتی بادی بالارونده قبل و بعد از عمل پیوند در گیرندگان، نشان دادکه افزایش متوسط آنتی بادی IgG+ در سرم گیرندگان قبل از عمل از لحاظ آماری معنادار است (001/0P<).نتیجه گیریچنین به نظر می رسد که در دهندگان قبل و گیرندگان قبل و بعد از عمل پیوند کلیه آنتی بادی IgG+ وIgM+ در سرم وجود دارد. آنتی بادی IgG+ ضد توکسوپلاسما در دهندگان از نظر انتقال توکسوپلاسما اهمیتی ندارد، اما حضور آن درگیرندگان مخصوصا با مقادیر بالارونده ممکن است نشانه فعال شدن توکسوپلاسموز نهفته باشد. حضور آنتی بادی IgM+ در دهندگان و گیرندگان، ابتلاء اخیر را به توکسوپلاسموز نشان می دهد چنین به نظر می رسد که استفاده از داروهای سرکوب کننده دستگاه ایمنی منجر به فعال شدن کیست های نسجی مخفی شده و آن ها را به فرم فعال توکسوپلاسموز تبدیل کرده است.
کلیدواژگان: توکسوپلاسموز، پیوند کلیه، IgM و IgG -
صفحه 65زمینهسرطان به عنوان دومین گروه بزرگ از بیماری های مزمن و غیرقابل انتقال و سومین علت مرگ و میر در ایران مطرح می باشد. در این میان سرطان مری به عنوان یکی از ده سرطان شایع با رتبه ششم مطرح می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اپیدمیولوژیک سرطان مری در مرکز ثبت سرطان استان فارس صورت گرفت.
روش هااین پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی بود و با بررسی تمامی موارد ثبت شده سرطان مری (در مجموع 161 مورد) در فاصله سال های 85-1380 در مرکز ثبت سرطان استان فارس صورت پذیرفت. داده ها با استفاده از آزمون آماری تی استیودنت و مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته هااز مجموع 161 مورد ثبت شده، 5/61 درصد مذکر بودند. میانگین سنی بیماران 9/61 سال (07/13SD=) تعیین شد. 3/91 درصد افراد متاهل و 3/55 درصد افراد از قوم فارس بودند. شغل بیشتر مردان، کشاورزی و دامداری بوده و بیشتر زنان غیرشاغل بودند. 6/52 درصد افراد سابقه مصرف دخانیات را داشتند. در بیشتر بیماران در زمان تشخیص بیماری، تومور از نظر تمایزیافتگی سلولی در وضعیت خوب قرار داشته است. 1/57 درصد بیماران در پیگیری های انجام شده تا پایان دوره به علت بیماریشان فوت کرده بودند.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، لزوم انجام اقداماتی به منظور تعدیل عوامل خطر سرطان مری در افراد دارای عوامل خطر از جمله مصرف سیگار، سابقه ابتلا به سرطان در بستگان دور و نزدیک و نیز کشف زودرس سرطان ضروری به نظر می رسد.
کلیدواژگان: سرطان مری، مرکز ثبت سرطان، استان فارس -
صفحه 74زمینه
شکایات پزشکی ضمن اتلاف انرژی، وقت و هزینه، منشا استرس قابل توجهی برای پزشکان می باشد. بررسی ها نشان می دهد که تاکنون مطالعه ای روی وضعیت شکایات پزشکی در استان کرمانشاه انجام نشده است. هدف مطالعه حاضر تعیین وضعیت شکایت پزشکی علیه پزشکان در سازمان نظام پزشکی کرمانشاه طی سال 84-1380 بود.
روش هادر این مطالعه توصیفی از نمونه گیری در دسترس استفاده شد و جامعه آماری آن پرونده های شکایات موجود در سازمان نظام پزشکی کرمانشاه از سال 84-1380 بود. اطلاعات مندرج در پرونده ها با استفاده از چک لیست هایی منطبق بر اهداف تحقیق و مورد تایید سازمان نظام پزشکی استخراج گردید. اطلاعات اصلی شامل نحوه درمان، علت شکایت، فاصله اقدام درمانی تا شکایت و نتیجه قضاوت بود. از 544 پرونده ارجاعی به سازمان و مختومه شده طی سال های 84-1380، فقط462 پرونده، مطابق با اهداف پژوهش، دارای شرایط ورود به مطالعه بودند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی تحلیل گردید.
یافته هانتایج این بررسی نشان داد که از 462 مورد، بیشترین مورد (2/28%) مربوط به سال 1384 وکم ترین مورد (4/11%) مربوط به سال 1380می باشد. 8/95 درصد موارد علیه پزشکان بود که به ترتیب مربوط به گروه زنان و زایمان (19%)، ارتوپدی (7/14%)، دندانپزشکی (1/13%) و جراحی عمومی (1/11%) بود. در 2/65 درصد، مداخله به شکل جراحی بود. علل شایع شکایت شامل عارضه درمان (9/36%)، فوت (24%)، درمان نادرست (8/13%) و نقص عضو (3/12%) می باشد.
نتیجه گیریتعداد شکایات طی سال های مطالعه روند فزاینده ای داشته و نمی توان منکر قصور پزشکی به عنوان حداقل یک علت برای این افزایش بود. از طرف دیگر در بسیاری از موارد، شکایات فاقد دلیل و برهان بوده اند، این حقیقت حاکی از ناآشنایی مردم در مورد عوارض بیماری ها و درمان آن ها از یک سو و نقص پرونده های پزشکی بیماران از سوی دیگر می باشد.
کلیدواژگان: شکایت، پزشکان، سازمان نظام پزشکی، کرمانشاه -
صفحه 84زمینهبیماری کاوازاکی یک واسکولیت سیستمیک تب دار است که معمولا کودکان زیر 5 سال را درگیر می کند و علت آن ناشناخته است. این بیماری تست تشخیصی آزمایشگاهی قطعی ندارد و تشخیص بر اساس یافته های بالینی صورت می گیرد و عمده ترین عوارض آن، بیماری های قلبی عروقی است. این مطالعه به بررسی مشخصات بیماران کاوازاکی بستری شده در بخش تخصصی کودکان بیمارستان بعثت و تامین اجتماعی سنندج می پردازد.
روش هادر این گزارش تعداد 20 بیمار مبتلا به کاوازاکی بستری شده در طی سال های 84-1380 در بخش کودکان بیمارستان بعثت و تامین اجتماعی سنندج به صورت گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات لازم از پرونده ها استخراج شد و سپس داده ها توصیف شدند.یافته ها12 نفر (60%) از بیماران پسر و 10 نفر (50%) در گروه سنی 5-2 سال بودند. در 14 نفر (70%) از بیماران معیارهای کاوازاکی تیپیک مشاهده گردید. شایع ترین علامت بالینی بیماران، تغییرات مخاطی بود (85%). در 17 نفر (85%) از بیماران CRP مثبت مشاهده گردید و 4 نفر (20%) مشکلات دریچه قلب داشتند، ولی آنوریسم کرونر و آئورت مشاهده نشد. در 6 مورد (30%)، بیماری در فصل تابستان بروز کرد. 2 نفر (10%) از بیماران، هموگلوبین زیر 10 میلی گرم در دسی لیتر داشتند و در 8 بیمار (40%) تعداد گلبول سفید خون زیر 10000 بود. تعداد 15 نفر (75%) از بیماران درمان ایمونوگلوبین و آسپرین دریافت کرده بودند.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج این گزارش به نظر می رسد شیوع کاوازاکی آتیپیک در این دو بیمارستان بالاتر از سایر مناطق باشد. با توجه به اینکه هیچ آزمایش آزمایشگاهی برای تشخیص قطعی وجود ندارد و تشخیص این بیماری بالینی است، لازم است در موارد مشکوک، معاینات بالینی کامل و دقیق انجام شود تا با تشخیص بیماری در مراحل ابتدایی و درمان مناسب بتوان از بروز عوارض جلوگیری کرد.
کلیدواژگان: کاوازاکی، کودکان، واسکولیت، آنوریسم، سنندج -
صفحه 92زمینهترومبوز عفونی سینوس های وریدی مغز از بیماری های نادر عروقی مغزی است که علایم بالینی مشخص و ثابتی ندارد، در صورت درمان به موقع و زودرس، بهبودی کامل حاصل می گردد و تاخیر در درمان منجر به ایجاد عوارض دایمی و در مواردی مرگ بیمار می شود.
گزارش مورد: بیمار خانم 23 ساله ای است که دو هفته پس از عمل جراحی تخلیه آبسه ساب مندیبولار دچار اختلال بینایی، توهم و افت سطح هوشیاری در حد کنفوزیون شده است. در هنگام معاینه، بیمار ارتباط کلامی خوبی برقرار نمی کرد، تب دار بود و (T:38.5) علایم تحریک مننژ داشت. ادم پاپی دوطرفه و فلج زوج شش دوطرف مشهود بود. براساس سوابق و علایم بالینی MRI و MRV درخواست گردید که ترومبوز سینوس های وریدی مغز همراه با انفارکت لوب اکسی پیتال راست مشهود بود. بیمار تحت درمان آنتی بیوتیکی قرار گرفت و به مرور علایم بهبود یافت.نتیجه گیریدر صورت عدم تشخیص و درمان زودرس ترومبوفلبیت سینوس های وریدی (ترومبوز عفونی)، این بیماری منجر به فوت بیمار می گردد. لذا شناخت عواملی که منجر به گسترش عفونت به سینوس های وریدی مغز از قبیل جوش های صورت، آبسه های گردنی و... می شود. برای هر پزشکی مهم است تا قبل از اقدام به تخلیه، پوشش آنتی بیوتیکی مناسب برای بیمار آغاز گردد.
کلیدواژگان: سینوس های وریدی مغز، ترومبوز سپتیک، آبسه ساب مندیبولار
-
Page 1BackgroundPrevious studies have shown morphological changes after intra peritoneal drug administration in human and animals. This study examines the effect of intrapretoneal nicotine administration on pyramidal neurons in area CA1of hippocampus.MethodsThe study included male Wistar rats with the mean weigh of 220-250 g. Nicotine was administered at a dose of 0.4 and 1.5 mg/kg, each for a period of three days. The animals were then anesthetized using ketamine (70 mg/kg). After being fixed through transcardiac canula with formalin 4% and bafer phosphate 6, the brains were sectioned and stained using Golgi’s staining technique. Using MOTIC software, they were then examined for histological evaluations. Data were analyzed using unpaired ttestResultsOur results showed a decrease in the size and the number of pyramidal cells in area CA1 of hippocampus for the nicotine group. While the number of dendrites was fewer in experimental group, asterocytes had increased in comparison to the control group.ConclusionOur study indicates that nicotine administration results in a significant reduction in the size of pyramidal cells in area CA1of hippocampus.
-
Page 10BackgroundPhosphatidate phosphohydrolase (PAP) catalyzes the dephosphorylation of phosphatidic acid to yield Pi and diacylglycerol. Two different forms of PAP have been reported in rat hepatocyte: PAP1 that participates in the synthesis of phospholipids and triacylglycerols and PAP2 which is involved in lipid signaling pathways. Two isoforms of PAP2 are PAP2a and PAP2b. This study examines the effect of detergents such as Tween 80 lubrol, PX and CTAB as well as stabilizing factors including trehalose, sucrose, and albumin on the stability and activity of PAP2b.Methods14 Wistar rats weighing between 200-250 grams were used in the study. PAP2b was purified from liver plasma membrane by solubilizing with n-octyle glucoside and through several chromatography stages. Gel electrophoresis (SDSPAGE) was performed in 10%gel slab in order to determine the purity level and to measure the molecular weight and number of the enzyme subunit. The effect of trehalose, sucrose, and albumin was examined on the stimulation of enzyme activity in different concentrations.ResultsThe specific activity of purified enzyme was 7350 mU/mg protein. The purified enzyme showed a single band on SDS-PAGE with a MW of about 33.8 kDa. The enzyme was approximately activated 3times by lubrol PX and Tween 80 both at 3 mM. The activation by CTAB occurred at 1Mm.Trehalose, sucrose and albumin had the most stability effect on PAP2b in concentration of 3, 7 and 10 percent respectively.ConclusionsTween 80, lubrol PX, and CTAB have the ability to activate PAP2b. In case a nondetergent agent is required to stabalize PAP2b trehalose is preferred to sucrose and albumin. The lubrol PX has a higher potential stimulatory effect to activate PAP2b. compared to other ionic and nonionic detergents.
-
Page 20BackgroundHelicobacter Pylori is a major cause of diseases of the upper gastrointestinal tract. Having considered the high prevalence of the infection, an ideal regimen has been a matter of debate by the scientists for many years. This study evaluates the efficacy of the more tolerable regimens in the eradication of the bacteria and the effect of the treatment on the gastric symptoms.MethodsThis parallel randomized control trial study included 560 patients with dyspepsia admitted to Imam Reza hospital, Kermanshah University of Medical Sciences between 2006-2007. Patients who were identified with dyspepsia based on Rome II and were candidate for endoscopy were examined for H.pylori infection through rapid urease test and histology. Those proven positive were assigned at random to one of the two groups of high dose (Omeprazole 20mg, Clarithromycin 500 mg, and Amoxicillin 1000mg) and low dose (Omeprazole 20mg, clarithromycin 250 mg, Amoxicillin 500 mg) treatment regimens. They all went under treatment every 12 hours for a period of seven days. 4 weeks after the therapy, eradication success rate and gastric symptoms were evaluated using the same protocol. Side effects were recorded through a questionnaire.ResultsFrom the total of 560, 480 were proven positive for H. pylori (85.7%). Eradication success rate was the same for the two groups (87.5%). History of pyrosis before the treatment was statistically associated with eradication failure at the end of the treatment. Symptoms such as pyrosis were significantly reduced. General well being was also improved but the improvement was not statistically significant. Mild side effects were observed in 11% of high and 8% of low dose treatment regimens. However they were well tolerated and did not result in drug withdrawal.ConclusionEradication success rate of one-week low dose treatment regimen was within the acceptable level. Eradication also reduced pyrosis episodes. Symptoms were improved even when the therapy did not result in eradication.